همواره از دغدغهها و مشغولیتهای فکریام تقابل و جایگیری درست سنت و مدرنیته در چهارچوبها و فرمها است؛ در واقع همواره طرفدار رویکردی هستم که در عین حفظ اصالت هر کدام، این دو را به جا کنار هم قرار دهد، تا فرمی درست و موفق شکل گیرد.
البته این موضوع صرفا شامل هنر نمیشود؛ در تمام اعمال و موقعیتهایی که به نوعی از گذشته وجود دارند، این تقابل به فراخور ویژگیها و شرایط آن مورد خاص، اهمیت متفاوت پیدا میکند.